Lectionary Calendar
Saturday, May 18th, 2024
Eve of Pentacost
Attention!
StudyLight.org has pledged to help build churches in Uganda. Help us with that pledge and support pastors in the heart of Africa.
Click here to join the effort!

Read the Bible

کتاب مقدس

نِحِميا 4

1  و هنگامی‌ كه‌ سَنْبَلَّط‌ شنید كه‌ ما به‌ بنای حصار مشغول‌ هستیم‌، خشمش‌ افروخته‌ شده‌، بسیار غضبناك‌ گردید و یهودیان‌ را استهزا نمود.2  و در حضور برادرانش‌ و لشكر سامره‌ متكلّم‌ شده‌، گفت‌: «این‌ یهودیانِ ضعیف‌ چه‌ می‌كنند؟ آیا (شهر را) برای‌ خود مستحكم‌ خواهند ساخت‌ و قربانی‌ خواهند گذرانید و در یك‌ روز كار را به‌ انجام‌ خواهند رسانید؟ و سنگها از توده‌های‌ خاكروبه‌، زنده‌ خواهند ساخت‌؟ و حال‌ آنكه‌ سوخته‌ شده‌ است‌.»3  و طُوبیای‌عَمُّونی‌ كه‌ نزد او بود گفت‌: «اگر شغالی‌ نیز بر آنچه‌ ایشان‌ بنا می‌كنند بالا رود، حصار سنگی‌ ایشان‌ را منهدم‌ خواهد ساخت‌!»4  ای‌ خدای‌ ما بشنو، زیرا كه‌ خوار شده‌ایم‌ و ملامت‌ ایشان‌ را بسر ایشان‌ برگردان‌ و ایشان‌ را در زمین‌ اسیری‌، به‌ تاراج‌ تسلیم‌ كن‌.5  و عصیان‌ ایشان‌ را مستور منما و گناه‌ ایشان‌ را از حضور خود محو مساز زیرا كه‌ خشم‌ تو را پیش‌ روی‌ بنّایان‌ به‌ هیجان‌ آورده‌اند.6  پس‌ حصار را بنا نمودیم‌ و تمامی‌ حصار تا نصف‌ بلندی‌اش‌ بهم‌ پیوست‌، زیرا كه‌ دل‌ قوم‌ در كار بود.

7  و چون‌ سَنْبَلَّط‌ و طُوبیا و اعراب‌ و عَمُّونیان‌ و اَشْدُوْدیان‌ شنیدند كه‌ مرمّت‌ حصار اورشلیم‌ پیش‌ رفته‌ است‌ و شكافهایش‌ بسته‌ می‌شود، آنگاه‌ خشم‌ ایشان‌ به‌ شدّت‌ افروخته‌ شد.8  و جمیع‌ ایشان‌ توطئه‌ نمودند كه‌ بیایند و با اورشلیم‌ جنگ‌ نمایند و به‌ آن‌ ضرر برسانند.9  پس‌ نزد خدای‌ خود دعا نمودیم‌ و از ترس‌ ایشان‌ روز و شب‌ پاسبانان‌ در مقابل‌ ایشان‌ قرار دادیم‌.10  و یهودیان‌ گفتند كه‌ «قوّت‌ حمّالان‌ تلف‌ شده‌ است‌ و هوار بسیار است‌ كه‌ نمی‌توانیم‌ حصار را بنا نماییم‌.»11  و دشمنان‌ ما می‌گفتند: «آگاه‌ نخواهند شد و نخواهند فهمید، تا ما در میان‌ ایشان‌ داخل‌ شده‌، ایشان‌ را بكشیم‌ و كار را تمام‌ نماییم‌.»12  و واقع‌ شد كه‌ یهودیانی‌ كه‌ نزد ایشان‌ ساكن‌ بودند آمده‌، ده‌ مرتبه‌ به‌ ما گفتند: «چون‌ شما برگردید، ایشان‌ از هر طرف‌ بر ما (حمله‌ خواهند آورد).»13  پس‌ قوم‌ را در جایهای‌ پست‌، در عقب‌ حصار و بر مكانهای‌ خالی‌ تعیین‌ نمودم‌ و ایشان‌ را برحسب‌ قبایل‌ ایشان‌، با شمشیرها و نیزه‌ها و كمانهای‌ ایشان‌ قرار دادم‌.14  پس‌ نظر كرده‌،برخاستم‌ و به‌ بزرگان‌ و سروران‌ و بقیه‌ قوم‌ گفتم‌: «از ایشان‌ مترسید، بلكه‌ خداوند عظیم‌ و مَهیب‌ را بیاد آورید و به‌ جهت‌ برادران‌ و پسران‌ و دختران‌ و زنان‌ و خانه‌های‌ خود جنگ‌ نمایید.»15  و چون‌ دشمنان‌ ما شنیدند كه‌ ما آگاه‌ شده‌ایم‌ و خدا مشورت‌ ایشان‌ را باطل‌ كرده‌ است‌، آنگاه‌ جمیع‌ ما هر كس‌ به‌ كار خود به‌ حصار برگشتیم‌.

16  و از آن‌ روز به‌ بعد، نصف‌ بندگان‌ من‌ به‌ كار مشغول‌ می‌بودند و نصف‌ دیگر ایشان‌، نیزه‌ها و سپرها و كمانها و زره‌ها را می‌گرفتند و سروران‌ در عقب‌ تمام‌ خاندان‌ یهودا می‌بودند.17  و آنانی‌ كه‌ حصار را بنا می‌كردند و آنانی‌ كه‌ بار می‌بردند و عمله‌ها، هر كدام‌ به‌ یك‌ دست‌ كار می‌كردند و به‌ دست‌ دیگر اسلحه‌ می‌گرفتند.18  و بنّایان‌ هر كدام‌ شمشیر بر كمر خود بسته‌، بنّایی‌ می‌كردند و كَرِنّانواز نزد من‌ ایستاده‌ بود.19  و به‌ بزرگان‌ و سروران‌ و بقیه‌ قوم‌ گفتم‌: «كارْ بسیار وسیع‌ است‌ و ما بر حصار متفّرق‌ و از یكدیگر دور می‌باشیم‌.20  پس‌ هر جا كه‌ آواز كَرِنّا را بشنوید در آنجا نزد ما جمع‌ شوید و خدای‌ ما برای‌ ما جنگ‌ خواهد نمود.»21  پس‌ به‌ كار مشغول‌ شدیم‌ و نصف‌ ایشان‌ از طلوع‌ فجر تا بیرون‌ آمدن‌ ستارگان‌، نیزه‌ها را می‌گرفتند.22  و هم‌ در آن‌ وقت‌ به‌ قوم‌ گفتم‌: «هر كس‌ با بندگانش‌ در اورشلیم‌ منزل‌ كند تا در شب‌ برای‌ ما پاسبانی‌ نماید و در روز به‌ كار بپردازد.»23  و من‌ و برادران‌ و خادمان‌ من‌ و پاسبانی‌ كه‌ در عقب‌ من‌ می‌بودند، هیچكدام‌ رخت‌ خود را نكندیم‌ و هر كس‌ با اسلحه‌ خود به‌ آب‌ می‌رفت‌.

 
adsfree-icon
Ads FreeProfile